بررسی تطبیقی خیار شرط در نظام حقوقی ایران و افغانستان1
نوع مقاله : مقاله پژوهشی انجمنی
چکیده
خیار شرط به عنوان یکی از مهمترین خیارها و جلوهای بارز از اصل مترقی حاکمیت اراده در عقود و قراردادها بشمار میرود. خیار شرط صلاحیت فسخ قرارداد است که برای یکی از متعاقدین یا هردوی آنها یا شخص سوم در ضمن عقد اصلی شرط میشود یا بعد از عقد روی آن توافق صورت میگیرد. این مقاله با استفاده از روش تحلیلی-توصیفی با رویکرد تطبیقی به تحلیل و توصیف دادهها پیرامون خیار شرط در نظام حقوقی (ایران و افغانستان) پرداخته و در گردآوری اطلاعات از روش کتابخانهای استفاده به عمل آمده است. یافتههای این پژوهش بیانگر این امر است که؛ در جریان و تعمیم خیارشرط و در تعیین مدت خیار در (عقودلازم، غیرلازم و ایقاعات) حقوق ایران نسبت به حقوق افغانستان بیشتر متکی به اصل مترقی حاکمیت اراده بوده و تنها عقد نکاح بصورت اتفاقی در هردو نظام حقوقی از این قاعده مستثنی قرار گرفته است. همچنین انتقال ملکیت بدلین در معاوضات مالی که در آن خیار شرط برای طرفین اعطاء شده باشد در حقوق ایران پذیرفته شده ولی حقوق افغانستان با استناد به دیدگاه أبوحنیفه آنرا نپذیرفته است. و در ضمن انتقال حق خیارشرط برای ورثه در صورت وفات یکی از طرفین صاحب خیار در حقوق ایران پذیرفته شده ولی در حقوق افغانستان با استناد به دیدگاه احناف خیار شرط را در زمرۀ حقوق مالی نپذیرفته و قابل انتقال به ورثه نمیداند و بعد از وفات صاحب خیار عقد لازم میگردد. و در اخیر به وجوه اشتراک و افتراق، محاسن و معایب هردو نظام حقوقی اشاره گردیده است.