مسئولیت عبارت از التزام شخص به پاسخگوئی اعمال و رفتار خویش در قبال مردم است و مبنا هم نیروی الزام آوری است که چرایی یک پدیده را توجیه میکند. حالا اینکه مبنای این مسئولیت چیست و چرا عاملزیان ملزم به جبران خسارات وارده به غیر میباشد؟ مسألهای است که تحقیق حاضردر سدد تبیین آن است. پاسخ این سوال با روش کتابخانهای و به شکل تطبیقی، توصیفی و تحلیلی ارائه شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که راجع به مبنای مسئولیت مدنی نظریات متفاوتی از طرف حقوق دانان مطرح شده است (نظریه تقصیر، نظریه خطر، نظریه مختلط، نظریه تضمین حق، نظریه تضمین جمعی، نظریه استناد عرفی) که هیچ یک به تنهای نمیتوانند مبنای مسئولیت قرار گیرند، بنابراین نظام های حقوقی مورد مطالعه از معیار مختلط استفاده نموده اند. نظریه تقصیر، نظریه خطر، نظریه مختلط، نظریه تضمین حق، نظریه تضمین جمعی، نظریه استناد عرفی) که هیچ یک به تنهای نمیتوانند مبنای مسئولیت قرار گیرند،