بحث از حقوق طبیعی از بیست وپنج قرن به شکلهای مختلف درمیان متفکران جریان داشته است.استمرار توجه اهل تفکر به نظریههای مبتنی بر حقوق طبیعی در طی این مدت دراز، شگفت انگیز است، سنت حقوق طبیعی درفرهنگهای مختلف جلوه گرشده وتحولاتی را به خود دیده است. اعتقاد به این سنت نه تنها درسنتهای دینی وفضای الهیاتی وکلامی، که حقوق طبیعی از نگاه اسلام از آنجا پیدا شده است که دستگاه خلقت با روشن بینی وتوجه به هدف، موجودات به سوی کمالاتی که استعداد آنهارا در وجود شان نهته است؛ سوق میدهد، هر استعداد طبیعی منشأ یک حق طبیعی است... استعددادهای طبیعیهای طبیعی مختلف است. دستگاه خلقت هر نوع از انواع موجودات را در مداری مخصوص به خود قرار داده است وسعادت اورا هم دراین کار خود هدف دارد واین سندها را به صورت تصادف واز روی بی بی خبری ونا آگاهی به دست مخلوقات نداده است. بلکه در چارچوب عقل مدار سکولار نیز حقوق طبیعی مطرح بوده است. لذا دراین مقاله تلاش شده است نظریه حقوق طیعی وسیر تحول آن از دوران قبل از مسیح وتا دوران اسلام وهمچنان تا دوران مدرن، با نگاهی اسلامی مورد برسی قرار میگیرد. کلید واژگان: حقوق؛ حقوق طبیعی؛ اسلام ؛ طبیعت انسان.